: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لوگوي دوستان من :
تثلیث
عهد جدید
تثلیث، در
فرهنگ اناجیل سه گانه، شامل سه عنصر، (پدر «= خدا»، پسر«= مسیح» و روح القدس) میباشد.
با این باور، که، اداره جهان هستی بدست اینهاست.
استاد توفیقی، بر این باور است که تثلیث هرگز در کتاب مقدس
مسیحیان وارد نشده است و نخستین کاربرد شناخته شده آن در تاریخ مسیحیت به سال
180م. باز میگردد.[1]
و برخی دیگر نیز میگوید: در کتاب مقدس که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری
ازتثلیث نیست.[2]
و ایشان این سوال را مطرح میکند که پس ریشهی اعتقاد به تثلیث کجاست؟ و پاسخ میدهد:
ظاهراً ریشهی آن به «اعتقاد نامهی نیقیه[3]»
برمیگردد.[4] اگر
منظور، این باشد که تثلیث در اصل کتاب مقدس یعنی انجیل واقعی مطرح نبوده است، حرف
حقّی است، زیرا تأیید قرآنی دارد. ولی اگر مراد از کتاب مقدس، همین اناجیل فعلی
تحریف شده باشد، نویسنده با این نظریه موافق نیست، زیرا که ریشه آن در عهد جدید به
خوبی نمایان است. اول، نقش پدر، پسر، و روح القدس، در پیدایش داستان حضرت عیسی از
دیدگاه عهد جدید، بسیار برجسته نشان داده شده است.دوم، در تعمید عملاً مسیحیان
مردم را به این اعتقاد، آموزش داده وبرای آنان آمورزش گناه میکنند. و چنین میگویند:
«ایشان را به اسم پدر، پسر و روح القدس تعمید دهید»[5] سوم،
استاد توفیقی خود به تعمید بالا اشاره نموده است. بنابراین، تثلیث ریشه در اناجیل
داشته است که علماء مسیحیت برای چاره اندیشی آن دست و پا میکنند.
قرآن کریم
قرآن کریم،
تثلیث را به هیچ عنوان نمیپذیرد؛ و در ردّ آن میفرماید:«لَقَدْ کَفَرَ
الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاّ إِلهٌ
واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا
مِنْهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»[6] قرآن، مسیح را رسول، کلمه، و روح خدا میداند
نه شریک خدا: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا
عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ
اللّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ...»[7] بیش
از این حجم مقاله اجازه نمیدهد، و الاّ سخن در نفی تثلیث، زیاد است.
[1].همان.
[2].
ادیب آل علی، سید محمد، مسیحیت، ص195، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول 1385.
[3].
اعتقاد نامه نیقیه، «نیقیه» از شهر های آسای صغیر، واقع در کشور ترکیهی کنونی
است. نخستین نزاع الهیاتی، در مسیحیت در باره «تثلیثـ و « ارتباط مسیح با پدر» در
زمان کنستانتین «قسطنطین= پادشاه روم» در قرن چهارم، رخ داد. و علماء مسیحت دو
دسته شدند، برخی منکر تثلیث و چنین استدلال میکردند: خدا از خلقت کاملاً جداست،
پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که
نمیشود شناخت، یکی بشماریم...پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات
پدرنیست و به تمام معنا وی را خدا نمیتوان خواند. و عدهی دیگر، به شدت نظر فوق
را ردّ و صاحبان آن را تکفیر نمودند، و قائل به تثلیث شدند که امروزه مطرح است.
برای حل این مشکل، امپراطوی روم، از تفریفقه بیم ناک شدند. و سعی کرد بین دو گروه
آشی بر قرار کند بدین وسلیه، نامه ای به «الکاساندر» رهبر گروهی که از: هم ذات
بودن پسر و روح القدس با پدر را دفاع میکرد. و نامه دیگر به «آدنوس» رهبر گروهی
که قایل به جدایی ذات پدر با پسر بود. فرستاد، و جمعی را تشکیل داد. از آنان خواست
تا این نزاع را به پایان برساند. و آن جلسه با صدور این اعتقاد نامه پایان یافت:
ما ایمان داریم به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خدای همهی چیزهای مرئی و نامرئی، و
به خدای واحد عیسی مسیح، پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است،
خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، از یک
ذات با پدر به وسیله او همه چیز وجود یافت، .... او پس از سلیب زنده شده و فرمان
روایی او پایانی ندارد. ما به روح القدس، پروردگاری که زنده میسازد و از پدر و
پسر صادر میشود و با پدر و پسر پرستش میشود، و آن که از دهان انبیا سخن گفته است
اعتقاد داریم.(مسیحیت، ص196.
[4].
همان. ص195.
[5]. متی،آیات پایانی.
[6]. مائده/73.
[7]. نساء/171.
نوشته شده توسط : مهدی محمدی